بیشک ارائه تصویری درست از آینده یک صنعت مفید خواهد بود و میتواند دید درستی به سیاستگذاران بدهد. در مورد فولاد نیز با توجه به اینکه ایران جزو کشورهایی است که صاحب چرخه کامل تولید این محصول استراتژیک است، بیان چشمانداز و آینده تولید آن اهمیت بسیاری برای سیاستگذاران در سطح کلان دارد؛ بنابراین ارائه دورنمای این صنعت در جهان میتواند به کمک فعالان این حوزه آمده و منجر به تصمیماتی خواهد بود که باعث رشد و اعتلای صنعت فولاد و ارتقای جایگاه کشورمان در دنیا شود.
میزان مصرف فولاد در هر کشوری به وضعیت اقتصادی و نوع فعالیتهایش در این حوزه بستگی دارد؛ مصرف فولاد در کشورهای توسعهیافتهتر تحت تأثیر گسترش شهرسازی، ساختوساز، صنعتی شدن و رشد تولیدات صنعتی آن کشور است. رشد شهرها و ساختمانسازی موجب تقاضای بالا برای محصولات فولادی شکل مثل میلگرد و محصولات تخت مانند ورق گالوانیزه میشود. تولید دیگر مقاطع تخت فولادی مثل ورق نورد گرم و سرد و فولاد ضدزنگ هم با توسعه صنایع تولیدی افزایش پیدا میکند.
همزمان با پیشرفت اقتصادی در برخی کشورهای درحالتوسعه، تقاضا برای فولاد هم با شیب تندی افزایش پیدا میکند؛ این اتفاقی بود که در چین دهه 90 میلادی رخ داد.
از طرف دیگر مقدار مصرف فولاد در طولانیمدت با افزایش سرانه تولید ناخالص داخلی، یا ثابت مانده و یا کم میشود؛ بنابراین در سالهای آینده تقاضا برای فولاد در مناطق توسعهیافته مثل آمریکای شمالی، ژاپن و اروپا ثابت میماند و حتی احتمال کاهش آن وجود دارد.
رابطه مصرف محصولات فولادی با توسعهیافتگی:
سطح توسعه هر کشوری تعیینکننده مجموعه محصولات فولادی موردنیازش و فولاد مصرفشده در آن کشور است. اقتصادهای توسعهیافتهتر بیشتر مصرفکننده ورقهای تخت نورد ضدزنگ مانند ورق گالوانیزه یا ورق رنگی هستند. محصولات فولادی I شکل مانند میلگرد و مفتولهای کششی از دیگر مقاطع فولادی موردنیاز این کشورها هستند. از طرف دیگر تقاضا برای میلگرد ساده و دیگر محصولات فولادی I شکل معمولی در کشورهای توسعهیافته، کمتر است. درواقع بسته به میزان پیشرفت اقتصادی هر کشور، نیازش به محصولات فولادی گرانتر و دارای سطح تکنولوژی بالا، بیشتر میشود.
مجموعه و ترکیب محصولات موردنیاز بازار به تحولات چهار بخش تجاری، صنعتی، مسکن و حملونقل نیز وابسته است و در برخی کشورهای خاص هم این بخشها، اثر بیشتری بر نوع محصولات فولادی موردنیاز دارند. به نظر میرسد تا سال 2030 روندهای زیر در چهار بخش اقتصادی فوق و نوع محصولات فولادی موردنیازشان حاکم باشد:
- تقاضا برای ورق گالوانیزه و فولاد سبک مقاوم بدون پوشش برای استفاده در بدنه خودروها بیشتر خواهد شد.
- تقاضای رو به رشدِ ورقهای فولادی برای استفاده در توربینهای بادی و ابزارهای تولید انرژی پاک (غیر فسیلی) وجود خواهد داشت.
- نیاز گسترده به لولههای بدون درز و انواع باکیفیت لولههای درز جوش در بخشهای مربوط به اکتشاف، توسعه و انتقال گاز و نفت هم همچنان وجود خواهد داشت. البته تقاضا برای این محصولات فولادی بسته به نرخ قیمت گاز و نفت، نوسان دارد.
- تقاضا برای محصولات فولادی مرتبط به تولید و انتقال آن مانند پروفیل سبک برای دکلهای انتقالدهنده ادامه مییابد.
- لولههای درز جوش فولادی به مقدار زیادی در کشورهای درحالتوسعه برای سیستمهای انتقال آب موردنیاز خواهند بود.
- ایالاتمتحده نیازمند ورق و پروفیل سبک برای بازسازی زیرساختهایش است.
- اروپا در کوتاهمدت و میانمدت در برخی بازههای زمانی به ورق، پروفیل سنگین و ریل فولادی برای بهبود اقتصادش نیاز خواهد داشت.
- رشد متوسطی هم برای تقاضا در محصولات فولاد ضدزنگ موردنیاز در بخش خانگی پیشبینی میشود.
- تقاضا برای محصولات فولادی در کشورهای توسعهیافته تا حدی نیز به سمت محصولات فولادی خاص برای استفاده در بخش مهندسی، خودرو، تجهیزات نظامی و فعالیتهای مربوط به فضا متمایل خواهد شد.
- افزایش تقاضا برای میلگرد ساده و فولاد موردنیاز در بخش ساختوساز در کشورهای درحالتوسعه و یا کشورهای خاص مثل چین و خاورمیانه پیشبینی میشود که دارای توسعه اقتصادی متکی بر بودجه دولت و برنامههای رفاه اجتماعی هستند.
- تولید فولاد چین از نزدیک به 800 میلیون تن کنونی تا 560 میلیون تن در سال کاهش خواهد یافت.
- پیشبینی میشود که موجودی قراضه جهانی در سال ۲۰۳۰ به حدود یک میلیارد تن و در سال ۲۰۵۰ به یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تن برسد. به عبارتی انتظار میرود ظرف ۳۰ سال آینده میزان قراضه بیش از ۵۰۰ میلیون تن افزایش داشته باشد. این امر میتواند تولید فولاد به روش قوس الکتریکی را در جهان رایج نماید.
- افزایش تقاضای سنگآهن با 2 درصد رشد سالانه در سال 2030 به 3 میلیارد تن میرسد.
- افزایش تقاضای جهانی فولاد با 2.5 درصد افزایش در هر سال مواجه خواهد بود.
در میان انواع محصولات فولادی موردنیاز بازار در دهه آینده میلادی، انواع کالاهای فولاد نیمهتمام هم حضور دارد. در بازار محصولات فولادی نیمهتمام، تقاضای قابلتوجهی برای انواع بلوم، اسلب و بیلت برای تأمین نیاز کارخانههای تولید ورق وجود دارد.
چه موادی ممکن است جایگزین فولاد شوند؟
میزان مصرف محصولات فولادی بهعنوان ماده اولیه در صنایع بر اساس حجم فعالیتها و مقدار تقاضا برای محصولات در بخشهای مختلف اقتصادی تعیین میشود. در صنایع مختلف، همیشه فولاد به دلیل ویژگیهای فنی و هزینه کم، نسبت به مواد اولیه جایگزینش ترجیح داده شده است. بدیهی است اگر قیمت فولاد افزایش پیدا کند، صنایع مختلف مواد اولیه جایگزین ارزانتر را انتخاب خواهند کرد.
مواد جایگزین فولاد و احتمال استفاده از آنها در بخشهای مختلف کاملاً متفاوت است. در کوتاهمدت در ساختمانسازی، کشتیسازی و تا حدی در خودروسازی و لوازمخانگی هیچ ماده اولیه مناسبتری از فولاد وجود ندارد. مواد اولیه جایگزین فولاد در این بخشها مثل پلاستیک یا فلزات دیگر هم دارای قیمت بالاتر و هم میزان تولید کمتری در دنیا هستند؛ پس فعلاً استفاده از آنها بهجای فولاد منتفی است.
در درازمدت ممکن است با طراحیهای جدید در محصولات مختلف، استفاده از مواد اولیه دیگر به لحاظ فنی یا اقتصادی بهصرفهتر باشد. به نظر میرسد تا سال 2030 در زمینه استفاده از مواد جایگزین فولاد، تحولات زیر اتفاق بیفتد:
- استفاده از آلومینیوم به دلیل سیاست دولت در استفاده کمتر از سوخت فسیلی و گرایش به صرفهجویی در مصرف سوخت جایگزین فولاد و ورق نورد سرد در بدنه خودروها خواهد شد.
- تقاضا برای استفاده از آلومینیوم در ساخت قوطیهای آشامیدنی و مواد غذایی از فولاد پیشی خواهد گرفت.
- رقابت سختی بین بتن ساختهشده با میلگرد و بلوکهای بتی تولیدشده از آجر و چوب درمیگیرد.
- برخی از انواع لولههای پلاستیکی ممکن است بهجای لولههای آهنی و لولههای جوش داده شده در سیستم توزیع محلی گاز و آب به کار بروند.
- یکی از تحولات مهم در مصرف فولاد در دهه آتی، جایگزینی برخی از محصولات فولادی بهجای انواع دیگر آن است. ازجمله اینکه از فولاد ضدزنگ بهجای فولاد با پوشش کربن در کالاهای زیادی استفاده خواهد شد. همچنین لوله جانشین قوطی و پروفیل در سازههای فولادی و ورق فابریک در بدنه وسایل نقلیه میشود.
با همه تغییرات پیشبینیشده در بازار مصرف محصولات فولادی، این صنعت همچنان به رشد و پیشرفتش ادامه خواهد داد و تکنولوژی تولید در آن دچار تغییرات زیادی خواهد شد.